افسردگی، با علائم و درمان آن آشنا شویم؟

برای درمان و مقابله با افسردگی چه کارهایی میتوانیم انجام دهیم؟

گاهی ممکن است افراد نسبت به فعالیت‌هایی که قبلا در خانه و یا در محل کار انجام می‌دادند، علاقه کمتری نشان دهند. آنها احساس غم و یا اندوه کرده و یا احساس کنند که علاقه‌ای برای انجام فعالیت‌های روزانه خود ندارند. این امر می‌تواند در زندگی کاری و یا عاطفی آنها تاثیر منفی داشته باشد.

اما چگونه می‌توان تشخیص داد که یک فرد دچار افسردگی شده است؟

علائم افسردگی در افراد می‌تواند متفاوت باشد، این علائم در برخی بیشتر و در برخی کمتر بروز می‌کند. اما چگونه می‌توان این علائم را تشخیص داد؟

علائم افسردگی

افسردگی هم مانند هر بیماری دیگر، دارای علائمی بوده که این علائم در افراد متفاوت است. در ادامه اشاره‌ای به مهمترین علائم افسردگی خواهیم کرد.

  • احساس غم و اندوه داشتن
  • از دست دادن علاقه برای انجام فعالیت‌های روزانه
  • تغییر در اشتها (افزایش و یا کاهش اشتها)
  • تغییر در ساعات خواب (کاهش و یا افزایش ساعات خواب)
  • از دست دادن انرژی و افزایش خستگی
  • احساس بی‌ارزشی و یا گناه
  • عدم تمرکز و یا تصمیم‌گیری
  • تصمیم به مرگ و یا خودکشی

این علائم، علائمی هستند که مشکلات روحی را در افراد ایجاد می‌کنند. اما افسردگی با توجه به شدت و ضعف آن می‌تواند منجر به بیماری‌های جسمی نیز شود. بیماری‌هایی مانند مشکلات تیروئید، تومورهای مغزی و کمبود ویتامین می‌تواند جزء علائم افسردگی باشد.

انواع افسردگی

با توجه به شدت و ضعف علائم در افراد، اختلالات افسردگی نیز دارای انواع مختلفی است، که در ادامه به بررسی انواع آن خواهیم پرداخت.

افسردگی تک قطبی

افسردگی تک قطبی، شامل خلق و خوی کم و یا از دست دادن علاقه و یا لذت نسبت به فعالیت‌های روزانه است. این علائم در تمام زمینه‌های زندگی مانند روابط کاری و یا اجتماعی تاثیرات مخربی را در افراد خواهد گذاشت.

 

مالیخولیا

مالیخولیا، اصطلاحی است که برای توصیف یک نوع شدید از افسردگی بکار گرفته می‌شود. این نوع افسردگی به قدری شدت دارد، که حتی حرکات فیزیکی فرد را کندتر می‌کند. این نوع افسردگی، با از دست دادن لذت کامل در همه موضوعات زندگی مشخص می‌شود.

روان‌پریشی

گاهی اوقات افرادی که دارای اختلال افسردگی هستند، ارتباط خود را با دنیای واقعی قطع کرده و دچار روان‌پریشی می‌شوند. یعنی آنها دچار توهم شده و مسائلی را دیده و یا می‌شنوند که واقعیت ندارد.

آمارها نشان داده است، که زنان بیشتر از مردان دچار افسردگی می‌شوند. طبق مطالعاتی که انجام شده یک سوم زنان، یک دوره افسردگی را در طول زندگی خود تجربه خواهند کرد.

افسردگی در زنان

همانطور که گفته شد زنان بیشتر از مردان افسردگی را تجربه می‌کنند، که دلیل اصلی آن عواملی مانند جنسیتی، اجتماعی،بیولوژیکی و هورمونی است. در ادامه به بررسی بیشتر افسردگی در زنان خواهیم پرداخت.

افسردگی قبل از قاعدگی

نوسانات هورمونی که در طول چرخه قاعدگی در زنان ایجاد می‌شود دارای علائمی مانند نفخ، تحریک پذیری، خستگی و واکنش‌های احساسی است، که حدود ۱۰ تا ۱۴ روز قبل از قاعدگی شروع شده و چند روز بعد از آن بهبود میابد.

افسردگی در دوران بارداری و ناباروری

زنان به دلیل تغییرات هورمونی که در دوران باروری و یا حتی سقط جنین تجربه می‌کنند، ممکن است تا دچار افسردگی شوند. اگر این دوران به صورت ناخواسته در زنان اتفاق بیافتد، می‌تواند در ایجاد افسردگی موثر باشد.با توجه به وضعیت کنونی پاندمی ویروس کرونا، در صورت عدم تمایل به مراجعه حضوری می‌توانید با مراجعه به وب ‌سایت و یا اپلیکیشن پذیرش۲۴، به صورت ۲۴ ساعته و آنلاین؛ از مشاوره تلفنی و متنی با مجرب‌ترین پزشکان دکتر آنلاین روانشناسی تلفنی و متنی مشاوره بگیرید.

افسردگی بعد از زایمان

برخی از زنان افسردگی بعد از زایمان را تجربه می‌کنند که این افسردگی یک واکنش طبیعی بوده و بعد از چند هفته فروکش می‌کند.

افسردگی در دوران یائسگی و یائسگی کامل

در این دوران نیز به دلیل تغییرات هورمونی که ایجاد می‌شود، خطر ابتلا به افسردگی را در زنان بیشتر می‌کند.

افسردگی در مردان

بیشتر مردان احساسات خود را مخفی می‌کنند، به همین منظور امکان تشخیص افسردگی در آنها نسبت به زنان سخت‌تر خواهد بود.

افسردگی در مردان همانند زنان نیز دارای علائمی است، که در ادامه به بررسی مهمترین آن خواهیم پرداخت.

 

  • دردهای جسمانی

گاهی افسردگی در مردان منجر به دردهای جسمانی مانند: کمردرد، سردرد، اختلالات در خواب، اختلالات در عملکرد جنسی و یا حتی اختلالات در گوارش می‌شود.

  • پرخاشگری و عصبانیت

عصبانیت و یا از دست دادن شوخ طبیعی در مردان، نشان دهنده افسردگی در آنها خواهد بود.

  • رفتارهای فرارآمیز و یا پرخطر

رفتارهایی مانند رانندگی پرخطر، ورزش‌های خطرناک، رابطه جنسی ناامن و حتی استفاده از مواد مخدر، می‌تواند نشان دهنده افسردگی در آنها باشد.

افراد سالمند نیز می‌توانند در معرض اختلالات افسردگی باشند، آنها به خاطر شرایط سنی که دارند، ممکن است از این اختلال رنج ببرند. اما از کجا می‌توانیم متوجه شویم که یک فرد سالمند دارای افسردگی است؟

افسردگی در سالمندان

تشخیص افسردگی در سالمندان ممکن است دشوار باشد. زیرا علائمی که در افراد سالمند نشان دهنده افسردگی بوده نسبت به علائمی که در جوانان بروز می‌کند، متفاوت است.

علائمی مانند احساس خستگی، مشکلات خوابیدن و یا حتی گاهی بیماری آلزایمر نشان دهنده افسردگی در سالمندان است. افسردگی در فرد مسن، ممکن است حتی به صورت بیماری‌های فیزیکی نیز باشد، بیماری‌هایی مانند سرطان، سکته مغزی و حتی بیماری‌های قلبی. افراد مسن ممکن است به خاطر داروهایی که استفاده می‌کنند و به خاطر عوارض جانبی آن داروها نیز دچار افسردگی شوند.

افسردگی فصلی 

افسردگی فصلی یا اختلال عاطفی فصلی (SAD)Seasonal affective disorder یک اصطلاح قدیمی‌تر برای اختلال افسردگی اساسی (MDD) است که با تغییر فصول خود را نشان می‌دهد. هر سال تقریباً در یک زمان مشخص شروع می‌شود و پایان می‌یابد.

چگونه افسردگی درمان می‌شود؟

بین ۸۰ تا ۹۰ درصد افرادی که دچار افسردگی می‌شوند را می‌توان درمان کرد. آنها در بیشتر موارد به درمان پاسخ خوبی می‌دهند.

قبل از انجام شروع هرگونه درمانی، نیاز است که مصاحبه و معاینه بدنی انجام شود. ممکن است حتی نیاز به آزمایش خون باشد، تا اطمینان حاصل شود که آیا افسردگی ناشی از بیماری‌هایی مانند تیروئید بوده و یا علت دیگری دارد؟

از روش‌های مختلفی برای درمان افسردگی استفاده می‌شود. در ادامه به بررسی مهم‌ترین این روش‌ها خواهیم پرداخت.

داروهای ضد افسردگی

ممکن است افراد به دلیل داروهای شیمیایی که استفاده می‌کنند، دچار افسردگی شده باشند. داروهای ضد افسردگی در درمان افسردگی آن‌ها بسیار موثر خواهد بود.

افراد با استفاده از داروهای ضد افسردگی بهبود می‌یابند. اما برای بهبودی کامل و تکمیل کردن دوره درمان، نیاز است تا فرد بیمار زیر نظر یک متخصص روانپزشک باشد.

درمان سریع افسردگی

یک سوم بیمارانی که دارای اختلال افسردگی شدید هستند، نسبت به داروهای افسردگی مقاومت دارند. برای درمان سریع افسردگی این افراد، نیاز است تا بستری شده و تحت مراقبت‌های ویژه قرار گیرند.

درمان افسردگی در خانه

زمانیکه افراد دچار افسردگی می‌شوند، ممکن است تمایلی برای فعالیت‌های بیرون از خانه نداشته باشند. مسلما برای درمان افسردگی بهتر است تا به یک متخصص روانپزشک و یا روانشناس مراجعه کنند. اما برای درمان افسردگی در خانه نیز می‌توان روش‌های مختلفی را امتحان کرد.

  • ایجاد عادات جدید
  • ورزش کردن
  • کمک کردن به دیگران

همین کارهای به نظر آسان، می‌تواند نقش موثری در درمان افسردگی داشته باشد.

تست‌های افسردگی

تستها و آزمون‌های مختلفی برای نشان دادن میزان افسردگی وجود دارد. اما بهتر است که این آزمون‌ها توسط یک روانپزشک از فرد گرفته شود، تا بتوان با تشخیص مناسب، بهترین روش درمانی را برای فرد افسرده در نظر گرفت.

بیماری‌هایی که روح انسان را آزرده می‌کند، همانند بیماری‌هایی که جسم انسان را دچار مشکلاتی می‌کند، نیاز به درمان دارند. توصیه می‌شود که برای درمان افسردگی حتما به یک روانشناس و یا روانپزشک مراجعه کنید. با توجه به وضعیت کنونی پاندمی ویروس کرونا، در صورت عدم تمایل به مراجعه حضوری می‌توانید با مراجعه به وب ‌سایت و یا اپلیکیشن پذیرش۲۴، به صورت ۲۴ ساعته و آنلاین؛ از مشاوره تلفنی و متنی با مجرب‌ترین روانپزشکان و روانشناسان تلفنی و متنی مشاوره بگیرید.

۴.۳/۵ (۱۵ نظر)

منبع
healthlinemayoclinicmedicalnewstodaymy.clevelandclinic

تیم تولید محتوای پزشکی و سلامتی پذیرش۲۴

تیم تحریریه پذیرش۲۴ متشکل از پزشکان متخصص و پرستاران دارای مجوز، مترجمان و نویسندگان با تجربه در حوزه تولید محتوای پزشکی و سلامتی تمام تلاش خود را در جهت اطلاع رسانی و آگاهی سازی کامل و جامع در خصوص داروها، بیماری‌ها و سایر اطلاعات سلامتی برای استفاده عمومی کاربران پذیرش۲۴ از منابع معتبر علمی به کار می‌بندد.
guest
209 پرسش و پاسخ
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
ناشناسم
ناشناسم
6 روز قبل

سلام دخترم ۱۵ سالمه.نمیدونم چیکار کنم.حوصله هیچی رو ندارم ب تازگی ن درس خوندن ن بیرون رفتن..
گاهی اوقات کسی باهام حرف میزنه میزنم تو سر و صورت خودم انقد عصبی میشم
یا گاهی بی دلیل شروع ب گریه میکنم
هرروز و هرشب دعا میکنم ک بمیرم
هرروز و هرشب ب خودکشی فکر میکنم
احساس میکنم همه بدون من خوشحال ترن
حس اضافه بودن و بدبختی رو دارم
حس میکنم نباشم همه خوشحال ترن
هیچکی درکم نمیکنه
میشه کمک کنید لطفا حالم خیلی بده‍♀️

امیر رضا گل زاده
امیر رضا گل زاده
پاسخ به  ناشناسم
9 ساعت قبل

بکش خودتو راحت شو منم از پدر و مادرم خسته شدم منم اینه شما هم

سلام جناب دکتر عزیز من ۲۰شبانه روزهست که بی خوابی
سلام جناب دکتر عزیز من ۲۰شبانه روزهست که بی خوابی
7 روز قبل

کرم الله بیرانوند

گادپوری خبیث
گادپوری خبیث
10 روز قبل

کی.روم تو این زندگی

....
....
12 روز قبل

من ۱۸ سالمه از ۸ سالگی به دلیل وسواس و پرخاشگری ریسپریدون و سرترالین میخوردم هورمون های رشدم مشکل پیدا کرد قدم هم کوتاه مونده خانوادم از بچگی نابودم کردن با این قرصا ولی من چیزیم نبود ولی الان که به روانشناس نیاز دارم منو نمیبرن پیش روانشناس خودمم نمیتونم تنها برم هر چی میخوام گریه کنم یکم سبک شم دیگه گریه هم نمیتونم کنم همش به خودکشی فکر میکنم و کل دست و پام جای تیغه از هیچی لذت نمیبرم نمیدونم باید چیکار کنم هم این دنیا هم اون دنیام جهنمه نمیدونم دیگه باید چه کنم در مونده شدم واقعا هیچ کاری نمیتونم بکنم هر شب به امید اینکه فردایی نباشه میخوابم

آرام
آرام
پاسخ به  ....
5 روز قبل

تو اینستا گرام به سرچ کن دکتر علی رحمتی روانشناس از ایشون کمک بگیر عزیزم. هیچکس بهتر از خودت نمی تونه کمکت کنه . خودت دنبال راه حل باش

...
...
پاسخ به  ....
4 روز قبل

به نظرم حتما باید بری پیش روانپزشک و بهش بگی داروهایی که مصرف کردیو
الان تو این سن نیازت خیلی بیشتره به درمان
من خودم قراره شروع کنم درمانو چون اینجوری میدونم تهش ناکجا آباده

آسمان
آسمان
پاسخ به  ....
3 روز قبل

سلام هموطن واقعا ازصمیم قلبم برات غصه خوردم ولی یه توصیه خواهرانه بهت میکنم مطمئنم نجاتت میده خودتو وصل کن به قرآن و تا میتونی قرآن بخون حتی بیافت تو خط حفظ قرآن مطمئنم زیر و رو میشی نیاز به هیچ قرص و روان‌شناسی نخواهی داشت الهی دست خدا همیشه پشتت باشه

یه امیر بی حس
یه امیر بی حس
13 روز قبل

سلام من یک پسر ۱۵سالم و همیشه درد های خودمو میریزم تو خودم و از سن ۱۳سالگی تا الان همیشه تو خودم بودم و ناراحت ولی جلوی بقیه به رو خودم نمی آوردم و همیشه دارم رفیقامو میخندونم ،ولی از درون داغونم وقتی تنها میشم سیگار رو شون میکنم و شروع میکنم به گریه کردن و همش بی دلیل می‌خوام گریه کنم حتا یه بار رفیقم بغلم کرد و بدون دلیل اصلا هیچ‌یک نبود شروع کردم به گریه کردن من یه ورزشکار سرسنگینذو پر تلاش بودم ولی ۱ساله حالم از همه بهم میخوره می‌خوام فقط گریه کنم

آرام
آرام
پاسخ به  یه امیر بی حس
5 روز قبل

امیر جان دنبال دلیلش باش که چرا اینطوری شدی ریشه یابی کن هر مشکلی رو در ابتدا خیلی راحتتر میشه درمان کرد وقتی رو هم تلنبار میشه دردها و زخم ها مشکل میشه کاریش کرد و از یک روانشناس هم کمک بگیر

ژیکان
ژیکان
13 روز قبل

سلام دوستان عزیز حرف خیلی هاتونو اینجا خوندم و عمیقا درکتون میکنم . عزیزای دل ما افسرده ایم افسردگی یه بیماریه مثل هر بیماری دیگه قوی باشید و شکستش بدین میدونم جنگیدن با افسردگی دشواره ولی بجنگید تظاهر به شجاع بودن کنید افکار افسردگی تو هر شخصی متفاوته و دلایل گوناگونی داره
پیش روانپزشک برید درمان رو نیمه تمام نذارید حتی اگه چند سال طول بکشه .
افکار بد رو از ذهن دور کنید میدونم سخته ولی با ورزش کردن ، کتاب خوندن ، طبیعت گردی ، مهربانی، نوشتن هر چیزی که تو دلته اصلا بشین برای خودت رمان بنویس حالتو بهتر کن
ما تنها نیستیم بیشتر جامعه افسرده ن و لی هیچ تلاشی نمیکنن برای درمان ، قوی و شجاع و با اراده بلند شو شکستش بده ما میتونیم هیچ چیز غیر ممکن نیست ، بعد از شکست افسردی وارد بعد جدید زندگی میشی که هیچ انسانی نمیتونه تجربه ش کنه بحدی لذت بخشه ..افسردگی دروازه ای هستش برای دنیای جدید شکستش بده و دنیای جدید رو کشف کن ، تو سومین سال افسردگی م دارم از پا درش میارم موفق باشید

...
...
پاسخ به  ژیکان
4 روز قبل

سلام ژیکان ، دمت گرم که روحیه دادی
منم سر این افسردگی داغون شدم
دنبال درمانم
خداروشکر که خوب شدی امیدوارم هممون خوب شیم
همه ی دوستانی که درگیر این مشکلات روانی شدند
نمیدونم چرا و نمیدونم چجوری میشه ازش در اومد
ولی خدا کنه که بشه

زینب
زینب
16 روز قبل

سلام من ۱۵سالمه همه علائم افسردگی رو دارم بجز یکیش این مسئله می‌تونه نشون دهنده این باشه که من افسرده هستم یانه؟
حتی شده که من سراغ قرص برنج هم رفتم ولی موفق به خیر داری کردنش نشدم

آرام
آرام
پاسخ به  زینب
5 روز قبل

عزیزم «تو برای همه خانواده ات مهم هستی» و همه آنها تو رو دوست دارند تو می تونی از یکی کمک بخوای تا حمایتت کنه تا این بحران رو پشت سر بگذاری عزیزدلم هرکسی ممکنه این روزها رو تجربه کنه ولی تو حتما یه راه بهتری برای گذر از این بحران پیدا می‌کنی کمک بخواه از دوستان روانشناس پدر و مادر
موفق باشی ❤️

محمد
محمد
17 روز قبل

من ۲۱ سالمه، پرخاشگر شدم،زود رنج شدم،بی حوصله،خسته، و در عین حال ارتباطات اجتماعیم خوبه…!!

به تنهایی علاقه دارم اما در عین حال بدم ازش میاد. افکار پریشون و منفی زیاد دارم، نمی تونم خودم رو کنترل کنم…
احساس می کنم دارم بخاطر چیزای الکی به بن‌بست میرسم.
استرس و اضطراب اصلا ندارم اما بسیار پرخاشگر و روحیه جنگی گرفتم!
دوستدارم یک‌جایی بشینم و از جام تکن نخورم
خیلی حس و حال بدیه

جعفر صابری
جعفر صابری
17 روز قبل

سلام مدت زمان سه یا چهار سال احساس خستگی و ناراحتی و دوستدارم تو خودم باشم

صمیم
صمیم
18 روز قبل

بسیار یک مرض خطر ناک است و شما ها برای ما راهنمایی کنید که چرقم حال خود را خوب کنیم

هم وطن
هم وطن
پاسخ به  صمیم
15 روز قبل

سلام اقا صمیم از حالت بشتر بگوچه مشکلاتی داری ودوباره سر بزن به این سایت منم مثل توام یا راهنمایی کنم یا همدردی

مهسا
مهسا
18 روز قبل

سلام من ۲۳ سالمه تقریبا ۲ سالو نیمه که ازدواج کردم قبلا سرکار میرفتمو درس میخوندم اما الان همسرم اجازه نمیده از خونه بیرون برم و به جز مهمونیای خانوادگی که هیچکس هم سنم نیست توی اون جم جایی نمیرم حتی با همسرمم بیرون زیاد نمیرم وقتیم میرم بهم خوش نمیگذره چون مدادم ب حجابمو لباسمو حتی حرف زدنمو نگاه کردنم گیر میده اویل ازدواجم تقریبا بعد ۶ ماه که مدادم گریه میکردم یه شب یه اتفاق وحشتناک برام افتاد تو خواب یه نفر بهم دستور میداد پاشو برو مادرتو خفه کن میدونستم کار اشتباهیه اما انگار کنترل بدنم دست خودم نبود برا همین گریه میکردم حرف میزدم رفتم توی پذیرایی به داداشم گفتم دستامو بگیره که مادرمو خفه نکنم خیلی تجربه وحشتناکی بود رفتم بیمارستان اون شب دکتر گفت اگه بازم اینجوری شد باید ببریدش پیش یه دکتر روانپزشک الان دوباره شبا یه نفر باهام حرف میزنه یه ادم قدبلند سیاه تاریکه چهرش دیده نمیشه میاد میترسونتم شبا مدادم وقتی خوابم حرف میزنه نمیزاره بیدار بشم کسی تا حالا اینجوری بوده اگه کسی تجربه داره یا میدونه چیه لطفا کمکم کنه دارم اذیت میشم و شبام اکثرا نمیتونم تنها بخوابم چون اذیت میشم و اینکه شرایط روحی خوبیم ندارم مدام گریه میکنم سریع بهم برمیخوره با کسیم اصلا حرف نمیزنم همسرمم ادمی نیست که حرف بزنی و حرفتو بفهمه از طرفیم میترسم که بفهمه این حالتارو دارم فک کنه دیوانه شدم خیلی تنهام تک دخترم ن خواهر دارم و از وقتیم ازدواج کردم دیگه نمیتونم با دوستام حرف بزنم لطفا اگه کسی تجربه یا راه حلی داره کمکم کنه

ناشناس
ناشناس
پاسخ به  مهسا
15 روز قبل

یه کاری رو که ازش می ترسی ویکی بهت میگه اون کارو انجام بده ۹۹ درصد بخاطر اضطراب شدید که فسواس فکری میاره ولی ادم سیاه وقد بلندبیشتر دقت کن چه علایمی داره چی می خواد شاید توهم هست

بهاره
بهاره
پاسخ به  مهسا
8 روز قبل

سلام عزیزم
من در دوران بارداری سال ۹۳ دقیقا اینجوری بودم شاید برای بعضی ها خنده دار باشه ولی رفتم پیش دعا نویس معتبر وگفت همزاد داری ویک دعا برام نوشت وتا حالا اون اوضاع برام تکرار نشده.

آرام
آرام
پاسخ به  مهسا
5 روز قبل

سلام عزیزم یه راه حلی هست اولا که باید ایمان قلبی انجام بدی اینکه از اون شخص نترسی وقتی اومد و ازش بخوای که محل زنگی تو رو ترک کنه اینو محترمانه بهش بگو و ازش خواهش کن که خانه تو رو ترک کنه اگه دیدی نرفت اسپند و کندور و تنباکو محلی رو دود کن و کل خونه رو بخور بده حتی زیر تخت و اتاق ها و همه جا رو دیگه حتما اون محل رو ترک می‌کنه به امید خدا

ناشناس
ناشناس
18 روز قبل

۲۲ سالمه، بخاطر یه سری اتفاقا تقریبا یه سال هست ک انگیزمو خیلی از دست دادم و‌ اخیرا هم بدتر شدم و جدیدا این نتیجه رسیدم ک افسردگی دارم ، احساس خوشحالی به هیچ‌وجه نمیکنم و بغض هر شب خفم میکنه
اگر راهکاری هست که بتونم باهاش جلوی افسردگی رو بگیرم تا بدتر نشم خواهشا لطف کنید بگید

فرشته
فرشته
19 روز قبل

باید گفت از یه جایی به بعد انسان نیستیم فرشته میشیم مثل فرشته ها بی عواطف نه شکست قلبی در کار است نه خوشحال میشیم و هر هر قلبمون شروع به خندیدن میکنه هیچی میمونیم با یه قلب سنگین و یه دنیای مزخرفی که برای آزمون و درست زندگی کردن درست شده ولی سعی می‌کنیم به لطف الله بی آزار باشیم برای بندگانش و بسی قطره ای اشک زره خنده از لطف نمازه و شکر به خاطر اینکه خدایم مرا به راه راست هدایت کرده و امید به روز های خوب میدونم یکم یکم به لطف عبادات و سجده خوب میشم و حق داشتم که افسرده شدم

نا امید
نا امید
20 روز قبل

با سلام و عرض ادب به همه
من یه دختر ۱۵ ساله که کاملا تو دنیایی خودش بود و همیشه میگفت می‌خندید و سعی می‌کرد بقیه را هم بخندونه و راضی نگه داره و اما الان
کاملا یک دختر نا امید تو زندگی خسته از همه کس و نا کس حالم از زندگی و خودم بهم میخوره میگم زودتر بیمیرم راحت شم از این زندگی بدرد نخور تقریبا ۲ ساله که من افسرده هستم و اصلا حس زندگی ندارم میگم ای کاش اصلا به دنیا نمیومدم چند بار دست به خودکشی زدم اما خانوداهم جلوم را گرفتن
هر کاری میکنم اصلا حالم خوب نمیشه
لطفا یه کاری نشونم بدین
ممنونم که وقت با ارزشتون را وقت من کردین
و متن من را خواندید
با تشکر ممنون از همه

نازنین
نازنین
21 روز قبل

سن های شما که چیزی نیست من ۱۳ سالمه و دچار افسردگی هاد و مالیخولیا شدم و یه بیماری عمیق روانی دارم که حتی دیگه خودم رو نمیشناسم و اسمم یادم میره

ناشناس
ناشناس
22 روز قبل

سلام
خوندن کامنت ها کمی باعث ناامیدی من از جامعه شد ، جامعه ای که به جای مراجعه به یک متخصص در زمینه اعصاب و روان به دنبال خودکشی و برچسب زدن به خودشون در هر سنی هستند ، بنده خودم مبتلا به دوقطبی هستم و کاملا درک میکنم
اما همه باید به دنبال درمان تخصصی باشند نه به دنبال برچسب زدن به خودشون.

محمد حسین
محمد حسین
28 روز قبل

سلام
۲۰ سالمه و به شدت نسبت به اطرافیانم بی مسئولیت شدم و نسبت به تمام کسانی که دوستم دارن بی تفاوتی می کنم و می دونم دارم بهشون ضربه می زنم
اما باز هم بی تفاوتم
دانشگاهم رو به طور کامل رها کردم، شغلی که داشتم رو هم با همین بی تفاوتی ام از دست دادم
هیچ مسئولیتی رو به عهده نمی گیرم و وظایفی که به عهده ام هستن هم ناقص و نصفه و نیمه رها می کنم تا بقیه بیان و انجامش بدن
هیچ کاری هم در راستای بهتر شدن وضعیتم انجام نمی دم
خانواده ام به شدت پشتم هستن و ازم حمایت می کنن تا حالم خوب بشه، ولی باز هم من به رفتار های غلطم ادامه میدم
این حجم از بی تفاوتی اوایلش برام غیرقابل تحمل بود ولی الان کاملا برام عادی شده

نیما
نیما
پاسخ به  محمد حسین
22 روز قبل

شکسته شدی نا زمانی که بند بندت متصل نشه همینه

...
...
پاسخ به  محمد حسین
4 روز قبل

سلام
منم دقیقا همین مشکلاتو دارم
اصلا صحبت نمیکنم ، عاشق تنهایی ام
همش تو فکرم ، از خودم بدم میاد از بقیه هم همینطور
همش خودمو مقایسه میکنم همش ناشکری میکنم
به خودم و تمام اطرافیان بد رفتار میکنم و اسرار دارم به خوبیاشون بدی کنم نمیدونم چرا
این بغلای انگشتامو میکنم پوستشو
خیلی میخوابم و هیچکاریو کامل انجام نمیدم
دقیق تر بگم تو انجام هیچ کاری موفق نیستم
و اینکه ارتباط اجتماعی ندارمو هزاران هزار دیگه
مثلا اینکه هیچ رفیقی ندارم تنهای تنهام
همش آرزوهای بلندمو میبینم که دست نیافتنی تر میشه
خوبه من اومدم کامنتارو خوندم حداقل آدم متوجه میشه تنها نیست مردم دیگه ای هم مشکل دارن و دنبال درمانن

ارزوی مرگ دارم
ارزوی مرگ دارم
1 ماه قبل

اخہ درد من تنھا افسردگی نیس کہ من بیماری دوقطبی دارم سادیسم دارم مازوخیسم دارم سندروم اردک دارم ازن من برا چی زندم

۔۔۔
۔۔۔
1 ماه قبل

سلام من وعضم خیلی خرابہ ھم افسردگی ھاد دارم ھم سادیسمی و مازوخیسم دارم واقعا جنون اورہ

۔۔۔
۔۔۔
1 ماه قبل

متاسفانہ توی سن کم دچار افسردگی ھاد شدم بدون دلیل حالم ازخودم بھم میخورہ سبا زیر پتو گریہ میکنم شبیہ دلقک ھا شدم خودم بہ خندون بودن میزنم تا بقیہ متوجہ نشن ۔
از ھمہ حالم بهم میخورہ

فرشاد
فرشاد
پاسخ به  ۔۔۔
22 روز قبل

روزی ۳۰ دقیقه جلو نور خورشید بشین تاثیرش رو دو هفته بعد میبینی اگه خود ارضایی میکنی ترکش کن

بتمن
بتمن
پاسخ به  ۔۔۔
18 روز قبل

نقش جوکر باید به تو میدادن اون بدبخت زیاد رفت تو نقش ولی الان تو تو نقشیبدون شوخی امیدوارم حالت بهتره شه

بتمن
بتمن
پاسخ به  ۔۔۔
18 روز قبل

نقش جوکر باید به تو میدادن اون بدبخت زیاد رفت تو نقش ولی الان تو تو نقشیبدون شوخی امیدوارم حالت بهتره شه

آخرین ویرایش 18 روز قبل توسط بتمن
ریحانه
ریحانه
1 ماه قبل

سلام من ۱۸ سالمه و از بچگی تا همین الان آدمی بودم که‌ سعی میکردم همه رو از خودم راضی نگه دارم و هیچوقت به کسی توهین نمی‌کردم تا یه وقت ناراحت نشه حتی اگر طرف هم بهم توهین و بی احترامی میکرد من بازم باهاش خوب بودم
الان دقیقا از همین موضوع دارم ضربه میخورم احساس میکنم کمبود محبت دارم و کسی واقعا منو دوست نداره بعضی وقت ها میشه که از خودم میپرسم من دقیقا چرا دارم زندگی میکنم؟ برای کی مهمه اگر من دیگه نباشم؟ خانواده که اینطوریه دوستاتم که مضخرف ترین آدمای دنیان وضع مالیتم که خوب نیست پس چرا کدوم دلیل من زندم؟
شدیداً اعصابم خورد میشه و به هم میریزم هر موقع این افکار سراغم میاد یا کسی دلمو میشکنه
خیلی هم آدم حساسی شدم سر کوچکترین حرف ها تا روزها و حتی هفته ها به فکر فرو میرم و شب ها از فکر زیاد نمیتونم بخوابم
بیشتر از یک ساله اینجوریم سال جدید رو هم خیلی بد شروع کردم پس امیدی به امسالم نیست
کمکم کنید

اسماعیل
اسماعیل
پاسخ به  ریحانه
29 روز قبل

انسان تاوقتی کودک تحقیر خیلی اهمیت نمی ده یاکتک زود یاد ش میره زمانی که به نوجوانی می رسه عقل کامل میشه یه خواسته های از زندگی می خواد در سنه جوانی هرمون غرور زیاد ترشح میشه ادم زود نارحت میشه همه رو نمی تونم بگم ولی خیلی ادمها هست گرفتار همین موضوعا هست زندگی توکن ۱۸ سن بالایی نیست که سرنوشت کامل رقم بزنه

دریا
دریا
پاسخ به  ریحانه
22 روز قبل

منم ۱۸ سالمه
و دقیقا همینطورم
بدون اینکه حتی بدونم چرا از خودم متنفرم و سره کوچکترین چیزا احساس گناه می کنم و گریم می گیره
به بی اهمیت ترین موضوع ها ساعت ها حتی روزها فکر می کنم
احساس میکنم بدون اینکه بخوام دارم به بقیه اسیب میزنم و همه ازم بدشون میاد
کاملا انگیزه و اعتماد به نفسمو از دست دادم
فقط خواب می تونه ارومم کنه و کلا هرچی میگذره بیشتر غرق دنیای خیالیم میشم
خسته شدم از این همه تظاهر به خوب بودن کردن…

مهرابه
مهرابه
1 ماه قبل

سلام من ۱۷سالمه احساس میکنم ک دچار افسردگی شدم زمانی ک علایم افسردگی رو در داخل یک مقاله خوندم فهمیدم که من تمام این علایم رو دارم و فقط بخاطر مشکلات زندگیمه از طرفی هم خانوادم درک اینجور مسایل رو ندارن و اصلا دوست ندارن باهاش روبه رو بشن توی شهرمون هم روانشناس خوب نداریم ک بخوام بهش مراجعه کنم چیکار کنم؟

انسی
انسی
پاسخ به  مهرابه
29 روز قبل

میتونی از روانپزشک های انلاین استفاده کنی

مهیار
مهیار
پاسخ به  مهرابه
21 روز قبل

دقیقا مثله منی

بی نام
بی نام
1 ماه قبل

به دلیل اینکه گذشته خیلی خوبی داشتم و بزرگ شده مالزی هستم از وقتی اومدم ایران مخصوصا تبریز حالم از ادم ها بهم میخوره و کم پیش میاد از زندگی لذت ببرم میخوام هیچکی دیگه زنده نمونه همه از نظر من بد هستن جز پدر و مادرم مخصوصا از تبریز متنفرم از نظرم خیلی اخلاق های اشقالی دارن و نژاد پرستن و فهمیدم که اکثرا همجتسگرا هستن چه مرد چه زن کلا دوست ندارم باهاشون رفت و امد کنم خیلی هم دله دزد و دروغگو ان و فکر میکنن قوم برترن و امیدوارم به زودی از این خراب شده برم

بدون نام
بدون نام
پاسخ به  بی نام
30 روز قبل

من اصن حوصلی هیچی ندارم همیشه گریه می کنم کسی منو دوست نداره احساس می کنم تویه این‌دنیا یا غریبه هستم مادرم میگه برو روانشانس ولی من نمیرم به نظر شما چیکار کنم ؟

عیسی
عیسی
پاسخ به  بی نام
18 روز قبل

عزیز تومریضی چرابه تبریز ومردمش توهین میکنی

مهدی
مهدی
پاسخ به  عیسی
6 روز قبل

درست نیست دوست عزیز این لحن صحبت چرا مریضی افراد رو به رخ میکشی از خدا بترس

ناشناس
ناشناس
پاسخ به  بی نام
3 روز قبل

نباید نیومدی ایران

هیچی
هیچی
1 ماه قبل

من از بچکی تو دعوا بزرگ شدم اونم نه دعوا های عادی شدید پدر مادرم اهمیت نمیدن تازه من پیماری انهراف ستون فقرات دارم و مامانم سر این مسخرم می کنه یه خواهر هم دارم که از خودم بزرگ تر اون کامل افسرده شده من یه مدتی کمی به خود کوشی فکر می کردم ویه مدتی هم خیلی عصبی بودم والان هم هس می کنم دارم افسرده می شم من با وجود دیدن خواهرم همیشه سعی می کردم که رو هیهم رو نگهدارم و شاد باشم ولی خانوادم هی عزیتم می کنند میدونی یه وقت های خوبن یه وقت هایهم یه چیز از بتر تازه مامانم بهم فورش میده ویا هتا مسخرم می کنه یا بهم می که اجنه یا بد قیافیه و………………….
تازه من از اون عادما بودم که عتماد بنفس خوبی داشتم ویا خیلی اجتماعی بودم ولی خانوادم ………..
خلاسه با این سنم مشکلاتم از یه مرده ۴۰ساله بیشتره
راستی میدونم که برای کسی مهم نیست
و همچنین به کمک هیج کی هم نیاز ندارم
فقت گفتم که برید خدارو شکر کنیید
ولی هیج وقت فکر نمی کردم که به این روز بیفتم

مهسا
مهسا
پاسخ به  هیچی
18 روز قبل

مادرا نقش خیلی مهمی تو زندگی ادم دارن مادرت که دوستت نداشته باشه یا به هر دلیلی باهات بد رفتاری کنه بقیه م همونکارو باهات میکنن من مادرم زنیه که مدام شخصیت ادمو خورد میکنه و تو جم یا تو خونوادت کوچیکت میکنه و تا به این سن رسیدم هنوز بابت کاری ن ازم تشکر کرده ن بغلم کرده نه حتی وقتی مریض بودم بهم رسیدگی کرده معمولا خودم خودمو راه میبرم و خودمو جمو جور میکنم حتی وقتی جایی میریم قبل رفتن بهش میگم لطفا مراقب حرفایی که میزنی باش چون من متاهلم و وقتی میریم سمت خانواده شوهرم یهویی یه حرفی میزنه که روی اونارو بهم باز میکنه یا باعث میشه سو استفاده کنن با اینکه من خودم خیلی حواسم به احترام نگه داشتنا حرفام هست نسبت به همه ادمای اطرافم سعی میکنم ادم خوش قلبی باشم و مهربون باشم برا تولداشون یا مناسبتایی که بهشون مربوطه یا هرچیزی که باعث احترامو عزیزیشونه حفظ میکنم ولی خب هیچوقت برا من اینجوری نبوده اللخصوص از سمت مادرم حالا یه داداش بزرگتر دارم اون خداروشکر اکثرا حواسش بهم هست ولی چون اختلاف سنیمون انقدر نیست از اونم توقع انچنانی نمیره یوقتایی ناخواسته یه چیزی میگه و اینم بگم مادر من مادر بدی داشته و من میبینم که مادربزرگم چقدر زنیه که پسراشو دوس داره و برا دختراش احترام قائل نیست و درکل اینا خودشون اینجوری بزرگ شدن برای همین نمیتونن با ماهم خوب رفتار کنن پس کله ای نیست اینا یه سری اسیب تو بچگیشونه ک بهشون وارد شده و ما باید بگذریم

هیچی
هیچی
1 ماه قبل

شما خوبه یا ۲۰سال دارید یا ۳۰ سال شایدم بیشتر من چی بگم که ۱۲سالمه

فرشاد
فرشاد
پاسخ به  هیچی
22 روز قبل

تودیگه چرا هنوز بچه ای

دختر 13 ساله
دختر 13 ساله
1 ماه قبل

راستش متن اصلی ای که دادم در انتظار تاییده

دختر 13 ساله
دختر 13 ساله
1 ماه قبل

اوه راستی هیچکدوم از اعضای خانوادم از این موضوع هیچی نمی‌دونم جز دختر داییم که فقط نخوابیدن رو می‌دونه اوه اوه اینو یادم رفت من مشکل قلبی و تنفسی دارم …. کلی چیز دیگه هم هست که الان یادم نیست ….

فاطمه بختیاری
فاطمه بختیاری
1 ماه قبل

باعرض سلام وادب من۱۶ ساله افسردگی تک قطبی دارمروزی هفت تا دارو میخورم ولی تازگی هم خیلیزود عصبانی میشوم هم گریه میکنم چند سالی بود گریه نمیکردم ولی دوباره شروعشده چکار کنم

امیر
امیر
پاسخ به  فاطمه بختیاری
22 روز قبل

قرص هیچی درمون نمیکنه که هیچی بد ترشم میکنه

مایا
مایا
1 ماه قبل

من یک دختره افسرده ام که هرشب کابوس میبینم همش تو تخت و خوابم و گریه میکنم از خودم متنفرم از مدرسه و همکلاسیام متنفرم از دوستام و فامیلام متنفرم همش عذاب وجدان دارم و خودمو سرزنش میکنم و گاهی به طرز وحشتناک خودزنی میکنم و بعد خودزنی پشیمون میشم که چرا این کارو کردم همش بی دلیل احساس تنهایی میکنم احساس میکنم همه ازمن بدشون میاد اصلا اعتماد به نفس ندارم و به نظرم خیلی دختره زشت و چاقی هستم من قبلا خیلی شاد و خوب بودم دلم میخواد مثله قبلا باشم هرچقد برنامه ریزی میکنم که خودمو تغییر بدم و مثله قبلا شاد شم بازم نمیشه
همیشه بی حوصله و کسل هستم حوصله درس خوندن ورزش کردن و بازی کردن ندارم همش تو تختم و گوشی دستمه و خیلی زود عصبانی و ناراحت میشم دلم میخواد بمیرم البته برنامه ریزی کردم جن ماهه دیگه اینکارم عملی کنم
۱۳سالمه=)

آخرین ویرایش 1 ماه قبل توسط مایا
بی نام
بی نام
1 ماه قبل

من همسرم دوسه سالی هست حالش ازنظر روانی خوب نیست بارها منو باچاقو دنبال کرده که بکشتم بچموبرداشتمو فرارکردم این اواخر جوری شده که دیگه حرف هم نمیزنه غذا هم بی میل میخوره یانمیخوره همش میگه شماهامنوبدبخت کردین خیلی بی دلیل این حرفو میزنه ما کاریش نداریم اصلا نه کارمیکنه نه چیزی همه رو فحش میده هیچی براش مهم نیست نه خانواده نه دوست کاملا بی تفاوت بعضی وقتا میگه خودمو بکشم راحت شم منم سعی میکنم آرومش کنم ولی بعضی رفتارهاش باعث شده منم دیگه خسته شم وقتی اون حالتای عصبی پیدا میکنه بچم خیلی میترسه من به جهنم فکر بچمو میکنم همش میگه بابا چرا مامانمو اذیت میکنی نه خونه فامیل میره نه حوصلش میکشه جایی بره نه عروسی نه عزا کلا هیچ چی براش اهمیت نداره میگه همتون بمیرید هم مهم نیست برام دیگه موندم چیکارکنم هم میخام حالش خوب شه هم میگم وقتی خودشپ نمیخاد من میسوزمو بچم شایدم آخرش منو بکشه

ساناز
ساناز
پاسخ به  بی نام
23 روز قبل

سلام منم ای مشکلات رو دارم چیکار میشه کرد.درمان داره یا باید ترکش کرد؟

مهسا
مهسا
پاسخ به  بی نام
18 روز قبل

این ادم به مشاوره نیاز داره اگه میتونی ازش جدا شو هم بخاطر خودت هم بچت کاش وقتی همچین ادمی بود ازش بچه نمیاوردی حتما ازش جدا شو این بهترین راهه

فریبا انوری از شهرقدس
فریبا انوری از شهرقدس
پاسخ به  بی نام
17 ساعت قبل

سلام دعای لاهول ولا قوته الا بالله زیاد بخون انشاءالله درست میشه شاید موکل داره ، توی خونت حتما تابلوی چهار قل داشته باش حتما حتما بخر اگه نداری بزن دیوار خونت ، خدا رو داری نترس از چیزی عزیزم اون مریضه روحی و روانی شدید شده خوب میشه فقط وقتی پرخاشگری می‌کنه جوابشو ندین توکل کن به خدا فکر نکن اصلا بی‌خیال باش، به بچت هم توضیح بده بگو خوب میشه انشاءالله بگو مریضه خوب میشه ، از ته قلبم براتون دعا میکنم

........
........
1 ماه قبل

سلام

من ۱۲ سالمه من خیلی آدم بد بختی هستم و خیلی به‌ خودکشی فکر میکنم شاید باورتون نشه ولی من هیچکس دوسم نداره حتی پدر و مادرم الان میخوام خودکشی کنم چون دیگه این دنیا رو دوست ندارم و من برای هیچکس مهم نیستم و اصلأ به حرفام گوش نمیدن راستش افسرده هم هستم الان دیگه نمیتونم این دنیا رو تأمل کنم

بدبخت
بدبخت
پاسخ به  ........
1 ماه قبل

سلام منم همین حس رو دارم

علی
علی
1 ماه قبل

سلام من دوتا بچه دارم تازه از زندان آزاد شدم اصلٱ هیچ گونه مسئولیتی در قبال این دوتا بچه احساس نمیکنم هیچی و هیچ کاری برام مهم نیست فکرم همیشه درگیر چیزهای الکی میشه

ارنولد
ارنولد
پاسخ به  علی
25 روز قبل

بیجا کردی بچه به دنیا اوردی

……..
……..
1 ماه قبل

درود
من درمورد افسردگی و درونگرایی و اضطراب اجتماعی و شیدایی خیلی تحقیق کردم
تمامی علائم همممشو دارم
ولی جواب یکدوم رو نفهمیدم
من هم از تنهایی لذت میبرم و هم تو تنهایی اذیت میشم
تو تعامل کردنم خوبم ولی با جمع حال نمیکنم
نهایتا و فقط یک نفر
آدم نسبتا سرد،خشک و بی احساسی هستم و از زبون بقیه هم این رو شنیدم
حالا چاره چیه؟
(۱۵سالمه پسر)

بی نام
بی نام
پاسخ به  ……..
1 ماه قبل

شما تو سن بلوغی اطرافیان باید هواتونو داشته باشن طبیعیه تواین سن سخت نگیرهممون همچین احساسای غریبی داشتیم تو بلوغ خود من فکرمیکردم همه خوشبخت میشن من میمونم همش خودمو مقایسه میکردم باهمه

……..
……..
1 ماه قبل

درود
من درمورد افسردگی و درونگرایی و اضطراب اجتماعی و شیدایی خیلی تحقیق کردم
تمامی علائم همممشو دارم
ولی جواب یکدوم رو نفهمیدم
من هم از تنهایی لذت میبرم و هم تو تنهایی اذیت میشم
تو تعامل کردنم خوبم ولی با جمع حال نمیکنم
نهایتا و فقط یک نفر
آدم نسبتا سرد،خشک و بی احساسی هستم و از زبون بقیه هم این رو شنیدم
حالا چاره چیه؟
(۱۵ سالمه پسر)

تنها
تنها
1 ماه قبل

سلام ۱۸ سالمه از ۱۲ سالگی کار می‌کردم
از تمام زندگیم نا امیدم هیچ کسی درکم نمیکنه
هیچ کسی هم به حرفام گوش نمیکنه از سن ۹ سالگی به خودکشی فکر میکردم ولی خلاف دین اسلامه چکار کنم نمیخوام مشکلاتم رو به خوانواده ام بگم چون درکم نمیکنن خیلی عصبی هستم و بعضی وقتا خونسرد میشم
نمیتونم گریه کنم انگار اشک ندارم وقتی ناراحت میشم ذهنم از همه چیز خالی میشه
هیچ کلمه ای هم حرف نمیزنم انگار لالم

فرشته
فرشته
1 ماه قبل

سلام من ٣٩ سالمه یه پسر ٢٠ساله دارم ،چند ساله با گونه هاى مختلف افسردگى و پنیک درگیر شدم،دلم مى خواد از زندگىم اینجا بگم،تک فرزند بودم بابام یک بار تو ١۵ سالگى دیدم اونم چون مى خواستم ازدواج کنم،عاشق مامانم بودم خیلى مهربون بود ،یه ازدواج ناموفق و در ٢٠سالگى طلاق گرفتم،تازه مى خواست زندگیم عادى بشه ٣سال بعد مامانم سرطان گرفت و فوت کرد،و تنهایى و افسردگى شروع شد شاید باورتون نشه اما من هنوز شبها که مى خوابم تصور مى کنم توى بغل مامانم هستم خیلى حالم بده همش حس مى کنم منم زود فوت مى کنم فقط به مرگ فکر مى کنم قبلا با دوستام بیرون مى رفتم باشگاه مى رفتم اما الان مثل یه ادم فلج دوست ندارم کسى ببینم یا حرف بزنم مى دونم افسردگى دوباره اومده سراغم و فکر مى کنم دوباره باید دارو درمانى بشم دلم مى خواد شاد باشم انگیزه داشته باشم

محمدبختیاری۲
محمدبختیاری۲
1 ماه قبل

حس ۳گانم تحت ه کنترلم نیست

نمیدونم روحم شروع به فش دادن می کنه به همه

محمدبختیاری
محمدبختیاری
1 ماه قبل

من موقعی که می خوابم بیدارمیشم افسرده میشم بعضی وقتی هم حس ۳گمانم تحت کنن دلم نیست

الحوازی
الحوازی
پاسخ به  محمدبختیاری
1 ماه قبل

داداش تا بتونی هنوز زور داری افسردگی از خودت دور کن انشالله تموم مردم سرزمینم به خوشی و سلامتی

آمنه
آمنه
1 ماه قبل

من ۳۲سالمه ومادریه پسر۴ ساله ومتاهل هستم بعضی وقتهاخیلی بی حوصله بعضی وقتها خیلی بی اعصابم کلآ حوصله کسی روندارم دوست ندارم زیادازخونه برم بیرون همیشه مشغول تمیزکاری هستم خیلی اهل رفت وآمدنیستم درکل میدونم نرمال نیستم ولی نمیدونم افسرده م یانه گاهی شادگاهی غمگین وگاهی عصبی بدون دلیل ولی اصلآ به خودکشی فکرنمیکنم برعکس دوست ندارم هیچ وقت بمیرم آیا من افسرده م؟؟؟؟

مهسا
مهسا
پاسخ به  آمنه
18 روز قبل

از زندگی متاهلیتون از همسرتون راضی هستید؟ خونه داری بخشی از زندگی خانماست ولی باید به هر حال یه هم صحبت یا کسی که هم سن و هم دل باشه کنارتون باشه به هر حال ادم نیاز داره به یه مقدار دور بودن از کار خونه یا با همسرتون تفریحات مشترک یا خوشیای کوچیک مشترکی دارید و این حسی ک میگید یه وقتایی غمگین یه وقتایی شاد ممکن نیست برای تایم ماهیانتون باشه چون من خودم تو تایم ماهیانم زودرنج تر از همیشه میشم و اگر چهار ستون بدنتون سالمه یه همسر نرمال و مهربون و هم دل دارید ک حرفتونو میفهمه و بچتون سالمه واقعا جایی برای افسردگی نیست و خداروشکر کنید مسائل مالی و مشکلات اقتصادی درسته تو زندگیا بشدت تاثیر داره اما بازم مشکل بزرگی نیست

Ali
Ali
1 ماه قبل

سلام من نزدیک یک ماهه همش عصبی میشم کوچکترین مخالفتی بام بشه حرص میخورم و بعد چند دقیقه گریم میگیره و چند ساعت توی تخت غمگین می‌شینم بعضی وقتا هم وقتی نشستم عادی هستم ولی گریم میگیره انگار نمیدونم چرا تو این دنیام برای چی اومدم

جانمننن
جانمننن
1 ماه قبل

شدیدا احساس بی مصرف بودن میکنم ..۱۶ سالمه.. و تقریبا بیشترشونو دارم اما نمیتونم برم روانپزشک چیکار کنم؟

ناشناس
ناشناس
1 ماه قبل

سلام.
من یه مدتی میشه که خیلی افسرده شدم. و شرایط رفتن پیش مشاور رو ندارم چون واقعا نمیتونم برای کسی در مورد مشکلاتم کامل توضیح بدم
یه بار رفتم پیشه مشاور مدرسمون و کاملا پشیمون شدم
میشه یه راهی بهم نشون بدین که خودم بتونم با مشکلاتم کنار بیام
من ۱۳ سالمه و شاید فکر کنید مثل نوجوان های دیگه که همیشه میگن خیلی درون‌گرا یا همیشه دپرس هستند هستم.
ولی من واقعا حالم اصلا خوب نیست و نمیدونم باید چی کار کنم

رقیه
رقیه
1 ماه قبل

زیاد عصبانی و پرخاشگر هم شدم

رقیه
رقیه
1 ماه قبل

سلام من همه علام دارم حتا بیشتر اوقات گریه هم میکنم بیش از حد افسردم ایا؟

سحر
سحر
1 ماه قبل

خدایااااااااکمکم کن خواهش میکنم

سحر
سحر
1 ماه قبل

منم وقتی میبینم بابام اذیت میشه کارای میکنه ک من دوس ندارم خیله اذیت میشم میگم کاش راحی بود یه کاری براش انجام بدم مامانم مریضه از خودمو زندگیم خسته شدم ولی بازم به مرگ فک نمیکنم چون اونارو بیشتر اذیت میکنم

زینب
زینب
1 ماه قبل

سلام من همیشه افسرده هستم ناراحت می‌باشم وهمیشه در حال گریه کردن هستم

لیلا
لیلا
پاسخ به  زینب
1 ماه قبل

عزیزم الله هست توکل داشتع باش ذکر لاحول ولله قوه الا به لا را بخون امیدوارباش همه چیز درست میشه

مریم رضاایی
مریم رضاایی
1 ماه قبل

سلام من دایما بغض دارم ناراحتم و همش تصوره مرگم توی ذهنم میاد ناخوداگاه نمیدونم چرا

سحر اصفهانی
سحر اصفهانی
1 ماه قبل

آخرین ویرایش 1 ماه قبل توسط سحر اصفهانی
نقطه
نقطه
2 ماه قبل

سلام من همه علائما رو جز مرگ رو دارم آیا افسردم ؟

بله افسردگی هست
بله افسردگی هست
پاسخ به  نقطه
1 ماه قبل

آره من هم همش مرگ رفته تو ذهنم نمیدانم افسردگیه

بله افسردگی هست
بله افسردگی هست
پاسخ به  بله افسردگی هست
1 ماه قبل

راه درمانش چیه دکتر هم زیاد رفتم دیوانه شدم الکی به خدا

ژیلا
ژیلا
پاسخ به  بله افسردگی هست
1 ماه قبل

منم مثل شما بهتر شدی یا ن

دکمه بازگشت به بالا